ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )

سلام خسته نباشید، ببخشید من عید بایه پسری 27ساله عقد کردم، ازاولشم هیچ علاقه ای بهش نداشتم فقط به این دلیل قبولش کردم که خبردار شدم که اون پسری که من ارزوها داشتم باهاش چقد واسه به دست اوردنش تلاش کردم، میهاد ازدواج کنه، از لج اون اینو قبول کردم، «هنوز ازدواج نکرده»،،،، دوروز بعد عقد رفتیم مسافرت، توراه که میرفتیم یه جوری حرف میزد من حس کردم یکم عقلش مشکل داره یا خیلی سادست،بی حوصلست، مهر طلبه،خسیسه و ادب و معرفت خیلی کم داره،،،، ازین بگزریم،من اصلا دوسش ندارم، اصلا نمیتونم اونکه دوسش دارمو فراموش کنم ،از مسافرت اومدیم گفتم نمیخامش طلاق میخام، همه مخالفت کردن، من اصصصصصصصلا دوسش ندارم، نمیتونم باهاش خوب باشم، صمیمیتم چند دقیقه ایه و دوباره حس بد بهم دست میده و هرچیز کوچکی منو میبره به گذشتهو از شوهرم بیشتر دور میشم بدم میاد ازش،،،، اینو میدونم نمیتونم طلاق بگیرم الان، ولی میخام عروسی کتم پول جم کنم بعد طلاق بگیرم بتونم واسه خودم زندگی کنم،،، خیلیم دوست دارم بمیرم خلاص بشم، ،،، نمیتونم تحمل کنم این وضعیتو بخدا،،،،،،،،،،، این قضایا باعث شده من کلی از خدا دور شم، از همه چی بدم میاد، ،، نمیهام زنده بمونم، ،، 😭


مشاور (احسان فدایی)

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت ،شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است. خواهر گرامی! در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته‏ی کسی شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّی که انگیزه‏ای شود برای انتخاب اشکالی ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادی از جمله فقدان شناخت درست و واقع بینانه از طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت ؛زیرا روح حاکم بر این گونه احساسات و علاقه مندی ها، عشق‏ورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام می‏فرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند. در حالی که تصمیم‏گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. چنین علاقه مندی هایی راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور می‏سازد و اجازه نمی‏دهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. ما نمی دانیم چه خصلت خوبی در فرد مورد علاقه تان دیده اید که تا این حد اصرار بر انتخاب او دارید ولی این را می دانیم که ازدواج شما با فردی که الان همسرتان است اصلا از روی عقل و دلیل نبوده و تازه چشم باز کرده اید و ابراز عدم علاقه می کنید. خواهرم! ازدواج مانند لباس نیست که امروز بر تن کنیم و فردا از تن خارج کنیم، بحث یک عمر زندگی است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.
الان چه باید کرد؟ اکنون در وضعیت پشیمانی و ندامت قرار دارید و توصیة ما این است که اگر فکر می کنید خوبی های فردی که با او ازدواج کرده اید بر بدی هایش غلبه دارد به هیچ وجه به طلاق فکر نکنید و اگر اینطور نیست و احساس می کنید با آینده ی او نیز بازی کرده اید هرچه سریعتر تکلیف خودتان را روشن کنید و دوران عقد را بیش از این ادامه ندهید. با این وضعیت ورود شما به زندگی مشترک اختلافات را بیشتر و بیشتر می کند و طلاق بعد از زندگی مشترک آسیب های بسیار زیادتری خواهد داشت. البته افکار باطلی مثل پول جمع کردن و ... را نیز باید کنار بگذرید الان بحث بر سر زندگی آینده دو انسان است و نه پول و رفاه....!!!
پس بسنجید و ببینید که تا حد می توانید با این فرد سازگار باشید اگر واقعا توان ادامه ندارید می توانید توافقی جدا شوید ولی همین الان از شما می خواهیم که فکر فرد مورد علاقه را نیز کنار بگذارید و ذهنتان را  بیخود درگیر او نکنید. اگر او به شما علاقه داشت حتما اقدام می کرد و اجازه ازدواج شما را نمی داد. پس علاقه یکطرفه شما التماس است و نه علاقه واقعی...
خودتان را اسیر این داستان نکنید و همه تلاش خود را برای داشتن یک همسر عالی بنمایید و از خداوند متعال نیز در این مسیر کمک بخواهید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

پشیمانی قبل از عروسی